قاتلین داکتر نجیب مزدوران خارجی!
عزیزه عنایت  عزیزه عنایت

   گروهی بربرمنش طالبان که در پاکستان  آموزش های لازم تخریب

    کاری ، قتل و کشتاررا فراه  گرفته  درماه اکتوبر ۱۹۹۴ در منطقـــهء

    سپین بولدک قندهار تجمَع  کرده و به رهبری  مخفیانهء نظا مــیان

    استخبارات پاکستان بسوی قندهارمارش نمودند ودر ظرف دوسا ل

    جنگ و خونریزی  ها در حوزهء جنوب غرب، جنوب وجنوب شـــــرق

    افغانستان جلال آباد وولایات دیگر حومه آنرا تا ۱۱سپتامبر ۱۹۹۶ --

    تصرف کرده و درشب۲۷ سپتامبر بکابل هجوم آوردند که حکومــــت

    استاد ربانی طبق پلان پیش بینی شده از کابل به سمت شمــا ل

    عقب نشینی کرده و زمینه برای طالبان  فراهم گردیده بود.

          طالبان که کابل را بدون هیچ گونه مقاومت وجنگ تصرف کـرده

    بودند صبح ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶ داکتر نجیب رئیس جمهورافغانستــا ن

    و برادرش احمد زی را در چار راهی آریانا در کابل به دار آویختند.

    داکتر نجیب و برادرش پس ازبه قدرت رسیدن مجاهدین در ۲۸ ،اپریل

    ۱۹۹۲ به دفتر نمایندگی ملل متحد در کابل پنا هنده شده انتظــــــار

     سرنوشت  آیندهء مبهم خود را میکشیدندو قرار گفتار مارشال فهیم

    و دیگران ،درحین عقب نشینی حکومت استاد ربانی از کابل ، داکتـر

    نجیب را از حادثات هجوم طالبان به کابل و پیامد های ناگواراحتمالـی

     آن مطلع ساخته و خواسته بودند که با آنها بروند. اما داکتر نجیــــب

     این خواست  آنها را نپذیرفته تن به تقدیر داده  ماندن در آنجارا ترجیح

     میـــــدهــــد.

            اگر این سخنان حقیقت داشته با شدمیتوان حدس زد که داکتر

    نجیب فقید شایداز رفتن  با حکومت در حال عقب نشینی استادربانی

    از این سبب خود داری کرده است که آیندهء آنرا مبهم و ناروشن مـی

    دیدو شا ید از لحاظ سیاسی او میفهمید که وقتی حکومت بر ســــر

    اقتدار مجبور شود پایتخت کشور را که جای ریشه گیری و بقـــــــا ی

    حکومت و دولت است  گذاشته بجای دیگر عقب نشینی نماید نمــی

    تواند بحیث یک حکومت و یا دولت پایه دارباقی بماند واز این سبـــــب

    در حالت سیار باقی مانده با گذشت هرماه وسالی روبه تضعیـــــــف

    می رود.از همین لحاظ رفتن با حکومت ربانی را به نفع خود نمیدیـــد

    و یا شا ید فکر میکردکه در دفتر ملل متحد مصئونیت جان شان  تامین

    است. اما بارفتن با حکومت  ربانی این مصئونیت را از دست  میدهنـد

    که حیا ت و ممات شان مستقیماْ بدست جنگجویان و افرادباصلاحیت

    آن قرار میگیرد و احتمال خطرات  جانی ونابودی بی نام ونشان شا ن

    وجود دارد.

            داکتر نجیب که از تمام خصوصیات حرکاتی فا شیستی گــروه

    طالبان و استادان آنها واقف بود  شاید حدس میزد که اگر طالبان کابل

    را تصرف نمایند از لحاظ پشتون والی واز لحاظ آنکه در دفتر ملل متحـد

    پناهنده شده است  باوی برخورد نامناسب صورت نخواهد گرفت.

    اما طالبان که بصفت گـــروه بربر انارشیست عمل میــکردند نـه آداب

    سنتی قبایل( پشتون والی) را در نظر داشتند ونه از مقررات بیــــــن

    المللی پیروی میکردند که طبق آن دفتر نماینده گــــی ملل متـحد از

    دستبرد و حملات آنان مصئون با شد . از جانب دیگر گروه طا لبــا ن

    تحت فرمان  افراد و اشخاصی عمل میکردند که با مردم افغانستـــان

     و مخصوصاْ با داکتر نجیب خصومت آشتی نا پذیر داشتند و در دورا ن

     دفاع مستقلانه از کشوربعد از خروج قوای شوروی  از افغانستـــــان

     پوزجنگجویان  متجاوزین تحت فرمان  نظامیان استخباراتی پاکستـا ن

      را در جلال آباد  بخاک مالیده و آنها را به شکست مفتضحانهء مواجه

      ساخته و در تامین امنیت  شهر کابل و سا یر مناطق، شا یستگی

     و قهرمانی  کم نظیری ازخود  نشان داده بودو دشمنان آشتی نـــــا

     پذیرش اورا خار چشم  خود میدیدند و آنها احساس میکردنــد کــــه

     اگر داکتر نجیب  معدوم نگرددبا دانش سیاسی و درایت خــــــوب از

     موازین  ملی و بین المللی که دارد بزودی طالبان  را به نفع خــــــود

     بسیج کرده  بمسیر خلاف میل آنها سوق خواهد داد. بناْ بهمیــــــن

     دلایل و شا ید دلایل دیگری از طرف ملا عمر رهبر طالبان  دستــــور

     صادر میشود که داکتر نجیب و برادرش احمد زی اعدام شوند وگروه

     طالبان این دستوررا صبح ۲۷ سپتا مبر ۱۹۹۶ اجرا کردند.ازاین سبب

     بسیاری از روشن فکران و علاقه مندان داکتر نجیب این روز را بنام روز

     سیاه سپتا مبر یاد میکنند.

            داکتر نجیب که در ماه  اگست ۱۹۹۴ یعنی پس از ختم جنــگ

    دوم جهانی و شکست رژیم فاشیست هتلر در کابل  متولد شده بود

    در زمان  اعدامش ۵۰ ساله بود.

           داکتر نجیب الله  پسر اخترمحمد خـــــان  مکتب  ابتــدایی را در

    ده افغانان و دوره دبیر ستانی را در لیسه عالی حبیبیه  در کابل بــــه

     پایان رسانیده  در۱۹۶۶ به فاکولته  طب کابل شامل گردید که یـــــک

     سال قبل به حزب دموکراتیک خلق را ه یافته بود  که در آن وقت بنـــام

     جمعیت دمو کراتــیک خلق افغانستان  یاد میگردید .

          نجیب الله پس از شمول در فا کولته ء طب نسبت  محبوبیـــــــت

     که بین محصلین و همقطا ران خود داشت بنام داکتر نجیب شـــهرت

     یا فته بود .

           تظاهرات خیا بانی سال ۱۹۶۹ در کابل که در واکنش  علیه نــــا

     بسامانی ها و ناکاره گی رژیم سلطنتی و عمل کرد های نادرســـت

     و عدم توجه آن بحال مــــردم به اوج خـــود رسیده بود، داکتــر نجیب

     نسبت داشتن  نقش فعال در این تظاهرات  با تعداد از همرزما نـــش

     توسط پولیس به حبس کشانیده شد و مدت چهار ماه زیر استنطــاق

     قرار داشت و بعدا ْ آزاد شد اما در سال ۱۹۷۰ بار دیگـــر به اتهـــــــام

     مبارزه علیه رژیم دستگیر  ومدت نه ماه را در زندان سپری کرد .

     وقتیکه از زندان آزاد گردید مخالفینش فکر میکردند که او دیگر از مبارزه

     دست خواهد کشید . ولیکن داکتر نجیب با روحیهء صد برابر بیشتـــر

     از گذشته  درپهلوی  مبارزان  همرزم  خویش قرار گرفت .

           نجیب الله گاهی به رفقای  همرزمش  میگفت  هر مــبارزیکـــه 

       زندانی شود در مبارزه خود دلیرتر از گذشته ادامه میدهد وزندانـــی

     شدن های خان عبدالغفار خان زعیم  پشتون های قبایلی پاکستــان

     را مثال میداد  عزم وجزم و مبارزه علیه  استبداد و نارسای ها که او

     انجام میداد توصیف میکرد .

             در زمانیکه رهبران فرکسیون خلق و پرچم  درماه جولای ۱۹۷۷

     طی یک کنفرانس حزبی  مخفی در کابل وحدت کامل اعضای هـردو

     فرکسیون را که با پیروی از یک اساس نامه و مرام نامه  جدا از هـــم

     فعالیت  میکردند اعلام  نمودند . داکتر نجیب  بحیث عضــــو کمیتــــه

     مرکزی حزب انتخاب شد و مسئولیت  حزبی شهر کابل نیز بـــه وی

     سپرده شد .

            وقتی در ۷ثور۱۳۵۷ (۲۷- اپریل ۱۹۷۸) حزب دموکراتیک خـــلــق

     افغانستان به قدرت رسید. داکتر نجیب الله بحیث سفیر افغانسـتان در

     تهران  مقرر شد . اما بزودی نسبت  اختلافات  داخلی حزب و دولت

     نو بنیاد  افغانستان  ازوظیفه  سبکدوش گردیده و بکابل خواسته شد

             وی که احساس خطر میکر دبکابل  نیامده مدتی در فرانســــه

      و مدتی در یوگوسلاویا بسر برد. وقتی در ششم جدی ۱۳۵۸ قوا ی

     شوروی وارد افغانستان شد نظام دولت تغیر خورده ، بجای حفیظ الله

     امین  ببرک کارمل بحیث رئیس جمهور افغانستان به قدرت رسیـــــد

     داکتر نجیب نیز در ۲۱ جــدی ۱۳۵۸ به کابل آمــــده و بحیــــث رئیس

     استخبارات افغانستان توظیف شد که بنام خدمات اطلاعات دولتــــی

     ( خاد ) مسمی بود .بزودی در جلسهء پلینوم  وســــیع بحیث عضــو

     بیروی سیاسی کمیته مرکزی برگز یده شد .

            افغانستان که در آن زمان مانند سالهای حضور قوای نظا مـــــی

     امریکا و متحدین آن در افغانستان (از ماه اکتوبر سال ۲۰۰۱ تا امــروز 

     یعنی ۲۰۰۷) دربحران سیاسی فرورفته و اوضاع کشور هر روز بیشتر

     از قبل به وخامت  میگرائید . جنگ در مقابل شوروی و حکومت ببـــرک

     کارمل توسط مجاهدین  تحت ا لحمایه امـــریکا و متحـــدین آن رو بــه

     گسترش بود و گفته میشد  شوروی ها پــــــلان  تعویض رهبــــری 

       افغانستان  را طـــرح کرده بجـــای ببرک کارمل داکــتر نجیب الله را 

     الترناتیف در نظر گرفته اند،به قول سلطان علی کشتمند عضو بیروی

     سیاسی کمیته مرکزی حزب و صدر اعظم افغانستان، ببرک کارمل به

     تاریخ ۱۳ ثور ۱۳۶۵ ش با ارایه معاذیر صحی استعفانامه ء خــود را از

     از سمت منشی عمومی کمیته مرکزی حزب  دموکراتیک خلــــــــق

     افغانستان نوشت که در اخیر این استعفانامه  تذکار یا فته بود .

     ( جان و خرد من قربان سعادت خلق ووطن محبوب مان افغانستــــان  نوین و انقلابی باد. بااحترام  ببرک کارمل ) 

 


       محترم سلطان علی کشتمند  نوشته اند  پلینــــوم هجدهم کمیتــه

      مرکزی بتایخ ۱۴ ثور۱۳۶۵ در حالی دایرگــــردید که  محمـــودبریالی

     و انا هیتا راتب زادبنابر رعایت مناسبات خانوادگی در آن شرکت نــــه

     داشتند بقیه اعضای کمیته مرکزی به اتفاق آرا پیشنهاد ( استعفانامه)

     ببرک کارمل را پذیرفــتند و نجیب الله را به اتـفاق آرا بــه عـــوض وی

     انتخاب نمودند(ص۷۲۶ تاریخ سیاسی معاصرافغانستان تالیف محتــرم

    سلطان علی کشتمنـــــد)

            محترم کشتمند در جای دیگر نوشته ند : داکتر نجیـــب پــــس

      از کنار رفتن ببرک کارمل از قدرت حزبی و دولـــتی ، حاجـــی محمــد

      چمکنی یک تن از سران قبایل پکتیارا که غیرحزبی بود به عنوان کفیل

      ریاست شورای انقلابی  تعین کردکه او از تاریخ ۲۰ نوامبر۱۹۸۶ تا۳۰

      سبتامبر ۱۹۸۷ دراین مقام  ماندپس از آن داکتر نجیب  بجای وی بـه

      عنوان ریس شورای  انقلابی اعلام گردیدو حاجی محمد چمکنی به

      حیث معاون رئیس شورای انقلابی برگزیده شد . نجیب الله بـزودی از

      سوی لویه جرگه مورخ۲۹و۳۰نوامبرسال۱۹۸۷ دایرشده بعنوان رئیـس

      جمهورافغانستان برای هفت سال انتخاب کردید و در این لویه جرگه

      قانون اساسی کشور نیزمورد تصویب قرار گرفت و بتاریخ ۲۸ و۲۹ --

     جون سال ۱۹۸۹ لویه جرگه  دوباره دایر گردیدو تعدیلاتی را درقانـون

      اساسی افغانستان بوجود آورد(ص۹۸۵و۹۸۶ همان جا)

             مشی مصالحه  ملی که بتاریخ ۱۶ جنوری ۱۹۸۷ اعلام  شده

     بود آنچنانکه توقع میرفت به نتایج  مطلوب نرسید هریک از گروپ های

      مسلح مخالف دولت  بصورت تاکتیکی به دولت پیوستند و بنام دفـاع

      و همکاری  با دولت  در تامین امنیت  منطقه سلاح و مهمات  نیــــز

      به اختیار  میگرفتند مدتی در کابل ومراکز و لایات گشت وگذار کــرده

      نقاط ضعف دولت را بخودمعلوم میکردند بعضاْ بصو رت کل دوباره  بــا

      گروه های مسلح  مخالف دولت  یکجا میشدند و بجنگ و غارت خود

      ادامه میدادند. و بعضاً بوجود حضور در قلمرو تحت فـــرمـــان دولـــت

      وابستگی خو درا بصورت  مخفیانه با گروه های مسلح مخالف دو لـت

      حفظ میکردند و تلاش داشتند به اصطلاح ( انفجار از داخل )ســــــود

      جویی کرده به دولت ضر به بزنند هــــمین هنر سیاسی بــی ثمـــر 

        مصالحه با گروه های مسلح در حال حاضراز طرف رئیس جمــــهور

      کرزی با گروه مسلح طالبان  در پیش گرفته شده است که از ایـــن

      سبب بسیاری از صاحب نظران از تکرار پروسهء ناکام مصالحه ملـــی

     داکتر نجیب الله میدانند.

             افراد مسلح  تسلیم شده طالبان  و حکمتیار  نیز همان کـــــار

      افراد مسلح تسلیم شده به دولت  نجیب را بشکل عالیتر آن به ضرر

      دولت فعلی بکار میبرند یعنی گروه تسلیم شده طالبان قـرارحدسیات

     بعضی از شهریان کابل  بحیث پناه گاهی بگروپ های خــــراب کـــار

     طالبان  تبدیل گردیده است . گفته میشود تروریستان طالبان شبا نــه

    به خانه های این افراد که قبلاً با طالبان  و حکمتیار یکجا بوده  بنـــــام

    تسلیمی به دولت  پیوسته به قسم مهمان می آیند و از پیگرد پولیس

     مصئون انددر همکاری با صاحب خانه که به دولت وفاداری نــدارد پلان

     های تخریبی مثل بم گذاری  های کنار جاده و یا حملات انتحـاری را

     طرح و بخاطر جمعی عملی  مینمایند و اینکه در اطلاعات  رسا نــــه

     های جمعی گفته میشود سا عت ۵ صبح و۶ صبح بوقت محلی حین

     عبور قطار نظامی بم کنار جاده یی منفجر سا خته شد و یا گفـتـــه

     میشود حملات انتحاری در ایستگاه موتر مامورین پولیس  انجام شــد

     موءید این  حقیقت است  که اگـــــر این خـــراب کاران درشهر کـابل 

       زندگی نداشته با شند امکان انجام عملی کردن این پلانهای تخریبی

     خود را نمیتوانند به این موفقیت از بیرون شهر کابل آمده انجام دهنــد

             وقتی در چهاردهم  ماه اپریل ۱۹۸۸ بین  دولتین پاکســــتان و

     افغانستان  موا فقت نامه ژنیو امضا گردیداز طرف شوروی و امریکـــا

     تضمینات در قبال آن وجود داشت قوای شوروی تا ۱۶ اپریل ۱۹۸۹ بـه

     صورت  کامل خاک افغانستان را ترک بگوید که این پلان تا ختم  ما ه   

    دلو عملی شد. پس از خروج قوای شوروی در مـــــاه  مــــارچ ۱۹۸۹

     مخالفین   داکتر نجیب درجلال آبــــاد حمـــلهء وسیعی  را انجـــــام 

     دادند . آنها پلان داشتند  جلال آباد را که حیثیت  دروازهء ورودی کا بل

     را دارد اشغال نموده و خود را آمادهء حمله بکابل و سا یر نقاط تحــت

     قلمرو داکتر نجیب  نمایند  اما داکتر نجیب به دفاع  مستقلانه ار منافع

     ملی و تمامیت ارضی کشورتمام نیرو های  حزبی، نظامی،سـازمان

     های اجتماعی دهقانان و کار گران را در جنگ علیه  متعرضــین بـــه

     جلال آباد بسیج  کرده  و در جنــگ جلال آباد  بر مخالفینش غلبـــــه 

      حـــاصل کرد .

            داکتر نجیب در سال۱۹۸۹ در چارراهی آریانا  در کابل در یک گــرد

     همایی بزرگ که هزاران نفر از شهریان  کابل اعضای حزب وعلاقه مندان

     دیگر حضور  بهم رسا نیده بودند در جریان سخنرانی اظهار داشت :

     شهروندان قهرمان شهر کابل و رفقای رزمندهءدلیر و مدافعین  منافع

     ملی  تمامیت ارضی افغانستان ! ما تمام پل های عقب گردیرا تخریب

     نموده ا یم تنها راه پیشرویی برما با قیست . ما درراه دفاع از منا فــع

     ملی مردم  و کشور سر میدهیم و سنگر نمیدهیم شعارما این است:

     وطن یا کفن ! پس از پیروزی در جنگ جلال آباد  داکتر نجیب بیـــــکی

     از خبر نگاران  گفته بود آرمانهای فراوانی در موردبهبود  زندگی مـردم

     ،عمران و انکشاف افغانستان  دارم که بر جسته ترین این آرزومنـدی

    را در سه جزء خلاصه میکنم .

            اول: بزرگنرین آرمان مقدس من ختم جنگ و احیای صبح وامنیت

    و ثبات در سر زمین افغانستان آغشته بخون  است .

           دوم: در هر گوشه و کنار دنیا که افغانهای  مهاجر حضور دارنــــد

    و زندگی میکنند پس از برقراری صلح و آرامی بکشور شان باز گردنــد

    خانه و کاشانهء مخروبه خود را آباد  و شگوفا سازند و به حیات نو یـن

   صلح آمیز خویش ادامه دهند.

           سوم : افغانان ( تمام اقوام  ساکن در افغانستان ) بر اساس یک

    منطق اصئولی با هم متحدشوند ورهبر قابل قبول برای هـــمه را بــــر

    گزینندو در سا یه قانون و امنیت زندگی کنند.

           پیرامون  اهداف حکومت  داکتر نجیب( احمد راید) نو شته است :

    اهداف سیاسی دولت جمهوری افغانستان راکه درراس(داکتــــرنجیب

    قرار داشت) تعقیب راه ختم  جنگ و خــتم خونــریـــزی  تـــوســـعهء

    دموکراسی ،صلح،عدالت اجتماعی،ترقی و انکشاف اقتصادی، دفــاع از

    حقوق و آزادی های اتباع کشور تشکیل میداد در رابطه به رعایـــــــت

    حقوق بشر در جمهوری افغانستان  قانون زیادی متکی بر مواد پیـــش

    بینی شدهء قانون اساسی یکی بعد دیگری تصویب و نافذ گردید.

    ( ص۲۱۷ وطن یا کفن تالیف نورالبشر

         محمد اسحاق توخی که مدتی بصفت  رئیس دفتر داکتـــــر

    نجیب ایفای وظیفه کرده بود نوشته است  هنگامیکه  در سال ۱۹۸۵

    در مواضع شوروی و امریکا به ارتباط  مسایل بین المللی وافغانستان

    تغیرات و انکشافات  جدید رونما گردید شوروی  بخروج نیروهــــــای

    نظامی خوداز افغانستان تصمیم گزفت و داکتر نجیب یگانه شحص در

    رهبری  آن وقت  افغانستان بود که توانست بار مسئولیت سنگــــین

    ادارهءدولت را در آستانه ء خروج :و بعد ازخروج نیروهای شوروی  بـه

   عهده بگیردو او توانست در دوسال آماده گی برای خروج وچهار سـال

   بعد از خروج قوای شوروی  امور دولتی و حزبی را با درایت  و متانـت

   عالی سازمان دهی و رهبری نماید  او میگوید داکتر نجیب طی چنـد

   سال تجربه در امور دولتی و حزبی عمیقاً به این امر معتقد شده بــود

   که انحصار قدرت از جانب یک حزب ، یک قوم، یک شخص و یا یــــــک

   سمت امکان دوام و عملی شدن را نداردو نميتواند تنظیم کنندهء حیات

   سیاسی و رشد انکشاف اقتصادی و اجتماعی و پاسخ گوی منا فع ملی

   کشور با شد (ص۲۲۷وطن یا کفن) وهمین تجربهء داکتر نجیب میتوانـد

   منبع الهام به ریس جمهور کرزی و اشخاص با شد که میخـــــواهند در

   عرصهء سیاست یکه تازی بکــــــنند و از مشارکت نخبگان اقــــوام در

   افغانستان جلو گیری نمایند. شا ید ناشی از همین  تجارب داکتر نجیب

   و سایر همفکران و همرزمانش بوده با شد که در اواخــــــر دهه ۱۹۸۰

   تمرکز قدرت بدست رئیس جمهور وسیستم تک حزبی کنار گذ اشته

   شده  مسئلهء خود مختاری ولایات  ایجاد زونها وپلورالیزم سیاســــی 

     طرح شده  برای عملی شدن آن گامهای برداشته شد. افغانســتان

    به هشت زون  تقسیم گردید و روسای زون ها با قدرت و صلاحیــــت

    بیشتر از والی های ولا یات عمل میکردند  رهبران وبعضی از کادر های

    احزاب مختلف سیاسی در ارگان  های دولتی و حزبی جذب شــــدند

    و بمنظور رسیدگی  بهتر بحل مشکلات  ملیت های مختلف در کشو ر

    وزارت  امور ملیت ها جدیدا ً تشکیل شدکه در آن  نماینده گان ملیـت

    های مختلف کشور شامل گردیده متفقاً کار میکردندو نتایج کار آنها نیز

   در انسجام امور ملی و همبستگی اقوام موثر بود اما سر انجام در اثــــر

   یک اشتباه ، داکتر نجیب بکشت و مات برابر گردیدو پلان های او نـــــا

    مکمل ماند ورق تاریخ برگشت . در قدم اول مجاهدین  و در قدم دو م

    طالبان در کابل  بقدرت رسیدند و کشور بسوی تبا هی وبی قانو نــی

    سوق داده شد .طالبان  افغانستان  را به لانه های تروریزم  مبـــــد ل

    ساخت از سال۲۰۰۲ که با حضــــور قوای امــــریکا و مـــتحدین آن در

     افغانستان  حکومت  به رهبری حامد کرزی فعالیت میکند تا حــــــال

     آن چنانکه  توقع  میرفت  موفق نشده است  کار های مفیدی وپــــر

     ثمری را به نفع ملت  وکشور انجام بدهد و بیشتر درمنجنیق تبــــــار

     گرایی و قبیله سا لا ری گیر افتاده است  برای نجات از این مخمصـه 

    به دولت حامد کرزی  بهترین آموزش تجارب مثبــت تاریخی دوران

     داکتر نجیب و دیگران است  همان طوریکه  داکتر نجیب از مصالحـــــه

     و مذاکره  با مخالفین مسلح سیاسی اش، جذب آنها در دولت سودی

     بدست نیاورد حامد کرزی نیز از جانب افراد مسلح طالبان و حکمتیــار

     وجذب آنها بدولت سودی بدست نخواهد آورد و ادامه این وضع ازطرف

  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.

 
گزیده مقالات